با این وجود که روزانه تعداد زیادی پیام تبلیغاتی از سمت برندهای مختلف برای مشتریانشان ارسال میشود، اما هنوز هم برندها برای برقراری ارتباط درست با مخاطبان خود با مشکل مواجه هستند. براساس نظرسنجی گارتنر، برندها به دلیل شخصیسازی ضعیف، حدود 38 درصد از مشتریان خود را از دست میدهند. امروزه تکنولوژیهای بازاریابی به کمک بازاریابان آمده است تا با ارائه روشهای متنوع مارکتینگ، اوضاع را بهبود دهد.
شخصی سازی به چه معناست؟
شخصیسازی، یک استراتژی بازاریابی است که به دنبال درک بهتر و ارتباط با مشتریان است. این استراتژی از دادهها و اطلاعات برای ارائه پیامها و پیشنهادات بسیار مرتبط استفاده میکند.
به عبارتی دیگر، یک تغییر بزرگ از روشهای سنتی به روشهای مدرن است. در روش سنتی، استراتژی، مخاطب قرار دادن تمامی افراد با پیامی مشابه بود در حالی که در استراتژی شخصی سازی، مخاطب را بر اساس علایق و نیازهایش هدف قرار میدهند. در واقع به سفارشی کردن پیامها برای افرادی خاص یا گروهی خاص از خریداران تاکید دارد.
شخصیسازی چهره بازاریابی را تغییر داده است و بهجای استفاده از رویکرد مبتنی بر فرض، سعی در ایجاد تجربهای معنادار برای مشتری دارد. به این صورت، برندها، پیشنهادات، ارتباطات و تبلیغات خود را با نیازهای خریداران تطبیق میدهند.
بازاریابان باید برای درک کامل افرادی که به آنها میفروشند به راهحلهای هدفمند و هوشمند تکیه کنند. تاکتیکهای شخصیسازی، اطلاعات جمعآوریشده از دادههای مشتری را به کار میگیرند تا افراد را در فرآیند خرید راهنمایی کنند.
نمونههایی از بازاریابی شخصیسازی شده
امروزه مشتریان در هر تعاملی که دارند انتظار شخصیسازی دارند. این شخصیسازیها میتوانند بر اساس تشخیص نام، توصیههای مبتنی بر مکان یا پیامهایی بر اساس اولویتها باشند. به همین دلیل باید اطمینان حاصل شود که محتوا با نیازهای شخصی مخاطبان مطابقت دارد. تجزیه و تحلیل سفر مشتری این تجربیات را در همه کانالها، بهینهسازی و شخصیسازی میکند.
شخصیسازی بازاریابی برای مصرفکنندگان بسیار پیچیده است. ترجیحات مصرفکننده دائما در حال تغییر است و بازاریابان باید راهحلهایی را برای نیازهای فعلی ارائه دهند و نیازهای آینده را پیشبینی کنند. خوشبختانه، در حال حاضر فناوریهایی وجود دارد که به بازاریابان این امکان را میدهد که از دادههای مصرفکننده اطلاعات کسب کنند و به آنها ابزارهایی برای ارائه محتوای جذاب و شخصیشده ارائه دهند.
در ادامه سه نمونه از بازاریابی شخصیسازی شده را بررسی میکنیم:
استراتژیهای دادهمحور
استراتژیهای دادهمحور بازاریابان برای اجرای کمپین، به دادههای مشتری تکیه میکنند و این در مورد شخصیسازی اهمیت بیشتری دارد. جمعآوری دادههای مصرفکننده با ابزارهایی مانند پلتفرمهای داده مشتری (CDP) میتواند به بازاریابان کمک کند تا خواستههای مخاطبانشان را درک کنند و راهحلهایی برای برآورده کردن این نیازها ایجاد کنند.
استراتژی داده معار
بسیاری از کسبوکارها اکنون از راهحلهای اتوماسیون بازاریابی برای جمعآوری دادههای بهتر، سادهسازی وظایف و تجزیه و تحلیل مخاطبان استفاده میکنند، که همگی باعث بهبود شخصیسازی میشوند.
راهحلهای هوش مصنوعی
امروزه ابزارهای هوش مصنوعی در محافل بازاریابی رایج هستند و به دلیل قابلیتهای یادگیری ماشین (ML)، ارائه تجربیات سفارشیشده را آسانتر میکند. این سیستم ها، رفتار مصرفکننده را درک میکنند و تاکتیکها را با تجزیه و تحلیل عمیق بهبود میبخشند. با این حال، این فناوریها از نقطه ایدهآل فاصله زیادی دارند، بنابراین بازاریابان باید قبل از به کارگیری آنها از تمامی جوانب اطمینان حاصل کنند.
چگونه ابزارهای بازاریابی هوش مصنوعی میتوانند به رشد کسبوکار شما کمک کنند؟
شخصیسازی مارکتینگ چگونه به بازاریابان کمک میکند؟
اگرچه بسیاری از برندها اهمیت بالای شخصیسازی را میدانند، اما هنور هم به صورت جدی آن را به کار نمیگیرند. آنها شخصیسازی را به عنوان یک گزینه اختیاری برای کمپینهای بازاریابی خود در نظر میگیرند. اما مسئله این است که برای موفقیت در دنیای دیجیتال امروز، شخصیسازی کلیدیترین نکته است.
شخصیسازی به برندها کمک میکند تا:
- بازخورد مشتریان افزایش یابد،
- تجربه مشتری بهبود یابد،
- وفاداری مشتری افزایش یابد،
- حفظ و نگهداری مشتری افزایش یابد.
چالشهای شخصیسازی بازاریابی
در ادامه چند مورد از چالشهای مرتبط با شخصیسازی را بررسی میکنیم:
- محدودیت های تکنولوژی
بسیاری از شرکتها، فقدان فناوریهای بازاریابی پیچیده را یک مانع بزرگ برای موفقیت خود میبینند. اما خوشبختانه، کمپینها هنوز هم میتوانند بدون جدیدترین و بهترین فناوریها، موفق عمل کنند. اکثر ابزارهای موجود امروز، فناوریهای ایمیل، ابزارهای تعامل اجتماعی و موارد دیگر، دارای قابلیت سفارشیسازی هستند. بازاریابانی که ابزارهای پیشرفتهتری ندارند، میتوانند از داراییهای فعلی شرکت به طور موثر استفاده کنند و نقاط قوت هر پلتفرمی که دارند را با اهداف خود هماهنگ کنند.
- ذخیره داده مصرفکننده
همسویی سازمانی برای موفقیت کمپینهای شخصیسازی شده بسیار اهمیت دارد. بدون آن، برندها با ارسال پیامهای تکراری یا متناقض، خطر از دست دادن مشتریان را دارند. این مسئله اغلب در تیمهای فروش و بازاریابی ایجاد میشود؛ دو گروهی که از قدیم به دلیل ذخیرهسازی دادهها، با چالشهای هماهنگی مواجه بودهاند.
برندها به راهحلهایی برای تجمیع و ذخیرهسازی دادهها بین این دو گروه نیاز دارند، به همین دلیل است که بسیاری به CDPها روی میآورند. این پلتفرمها می توانند به متمرکز کردن دادههای مشتری و ردیابی آنان در چندین کانال کمک کنند.
- احترام به حریم خصوصی مصرفکننده
بسیار دشوار است که به مصرفکننده و مشتری خود ثابت کنید جمعآوری دیتای آنان به منظور اهمیت دادن به آنهاست و قصد مداخله کردن در حریم خصوصی آنها را ندارید؛ در واقع در ذهن مشتریان مرز باریکی میان این دو مفهوم وجود دارد. مردم به حریم خصوصی خود بسیار اهمیت میدهند و تنها زمانی به کمپینهای شخصیسازی شده پاسخ مطلوبی میدهند که قبلا رضایت خود را برای استفاده از اطلاعات شخصیشان اعلام کرده باشند.
سخن آخر
راههای تبلیغاتی بسیاری وجود دارد؛ اما انتخاب نوع تبلیغات و رساندن پیام درست به مخاطب مورد نظر از چالشهای امروزه تبلیغات است. اخیرا شخصیسازی بازاریابی، تبدیل به موضوعی جذاب و مهم برای متخصصان بازاریابی شده است. برندها باید اهمیت شخصیسازی را جدیتر بگیرند و در راستای ایجاد استراتژیهای مرتبط، اقدامات لازم را انجام دهند.